دود قلیانم از من باخبر است
باخبر است این ایام ، دلم شکسته تر است
قلیان
تنباکو
زغال
قیمت تنباکو
شکسته از توشکسته از اه ، حسرت روز های بی قاموسمیکشم از این ان ، از دود قلیانمیکشم بار جفا ، بار نافرجام ، بار حرف های این و آناه از دل چه گویماه از دلبر رفته از جان چه بگویمای قلیان ، قل بزن ، قل قل بزن ، تا دلم در این قل قل روزگار همچون طعمی نسوزدنسوزم با این درد بی درماناه از دلم چه بگویماه از دلبر رفته از جان چه بگویمگویند تقدیر شاخص هم دلی هاستگویند تقدیر حافظ دلبری هاستاما از برایم ز تقدیر مانده دلی پر از عصیانای قلیان قل بزن قل قل بزن تا لقلقه حرف جورواجور مردمان نشود این دلدل بزن ای قلیان دل بزن تا در زغال تلخ کامی هاتا در زغال نامردمی هاتا در زغال این عشق بی پایاناین عشق ناتمامنسوزم مننسوزمگرچه ایام نبود در کام من ، مسرت بار گرچه این عشق نبود در دل من ماندگاراما ای قلیان دلقل بزن قلای قلیان دل، ز بی عشقی قل بزنخیالی نیست مراخیالی بی عشقی نیست مرامانده ام تنها تا اسب خیالمبگذرد ز این ایامدل بزن ای قلیان ، دل بزن
درباره این سایت